نگاهی به سبک هدایت‌کننده و حمایت‌کننده در جلسات کوچینگ

سبک هدایت‌کننده در جلسات کوچینگ

 

یک کوچ با سبک هدایت ­کننده، گمان می­ کند که در یک موقعیت مشخص، دانش بیشتری دارد و بایستی از آن استفاده کند؛ بنابراین، توصیه­ ها یا راهنمایی ­های خود را ارائه می ­دهد و انتظار دارد که افراد از آن­ها پیروی کرده و آن­ها را برآورده کنند. ممکن است مراجع در تعامل با وی احساس کند که اگر به او گفته می­شود که کاری را انجام دهد یا توصیه ­ای را دریافت می­کند، موظف به انجام آن است.

 

یک کوچ با سبک هدایت­ کنندگیِ بیشتر، دربارة ارائه ایده ­ها و تعریف اقدامات در طول جلسه کوچینگ، احساس مسئولیت می­ کند. همچنین، ممکن است تصور کند که به‌ جای کارکردن همراه با مراجع، از سطح بالاتری نسبت به او برخوردار است. یک سبک هدایت ­کننده، بیشتر به نمونه زیر شبیه است.

 

 

مثالی از سبک هدایت ­کننده در جلسات کوچینگ

 

کوچ: بنابراین، شما می­گویید که می‌خواهید اهمال‌کاری در کارها را متوقف کنید. چه‌کارهایی را به تعویق می­ اندازید؟

مراجع: من از تشریفات اداری و کاغذبازی خوشم نمی ­آید، مثلا پرکردن فرم­ها، ارسال مطالب و ... - من یک میز پر از کاغذ و یک صندوق پستی پر از ایمیل دارم - همه چیز کمی از کنترلم خارج شده است.

کوچ: درست است - پس لازم است که همه چیز را سریعاً دوباره تحت کنترل بگیری؟

مراجع: فکر می­کنم همین‌طور است.

کوچ: بنابراین روش­های مختلفی برای انجام این کار وجود دارد. پیشنهاد می­کنم ابتدا بنشینید و فهرستی از تمام ‌کارهایی که باید انجام بدهید و همه چیزهایی که از آن­ها اجتناب می­کنید، تهیه کنید و به هریک از آن­ها اولویت زیاد، متوسط و پایین بدهید. من می­توانم در این مورد به شما کمک کنم. سپس، زمان مشخصی از روز خود را به‌ مرور این لیست و کارکردن مطابق با آن، اختصاص دهید. به‌ قول‌ معروف "فقط انجامش بده!".

مراجع (با تردید): باشه

 

ویژگی‌های سبک هدایت‌کننده

توجه کنید که در این سبک، کوچ بیشتر صحبت کرده و محتوای مکالمه را هدایت می­کند. ایده­ ها یا راه­ حل­ها توسط کوچ ارائه می­شوند و انتظار می­رود که مراجع، آن­ها را برآورده سازد.


مقالات مرتبط با سبک کوچینگ هدایت کننده:

     -  مایندست (الگوی فکری) کوچینگ


 

سبک حمایت کننده در جلسات کوچینگ

 

سبک حمایت‌کننده در جلسات کوچینگ

کوچ با سبک حمایت ­کننده، به عنوان یک پیش فرض اطمینان دارد که افراد توانمند هستند و غالباً جواب سؤالات خود را می­دانند و برای فرایند یادگیری خود، تنها به حمایت نیاز دارند. در این مثال، مراجع ما احتمالاً نسبت به خود و گرایش ­هایش، شناخت کافی دارد تا بتواند پیشرفت کند. وظیفة کوچ، این است که به فرد کمک کند تا جنبه­ های کلیدی از موقعیت‌هایی (ایده ­ها و بینش­ لازم) را جستجو کند که موجب پیشرفت می­شوند. مثال ارائه شده، این موضوع را شفاف می کند.

 

مثالی از سبک حمایت کنندگی

 

کوچ: در انجام چه نوع کارهایی اهمال‌کاری می­کنید؟

مراجع: من از تشریفات اداری و کاغذبازی خوشم نمی­آید، مانند پرکردن فرم­ها، ارسال مطالب و ... - من یک میز پر از کاغذ و یک صندوق پستی پر از ایمیل دارم - همه چیز کمی از کنترل خارج شده است.

کوچ: کنترل نکردنِ این موارد چه تأثیری بر روی شما گذاشته است؟

مراجع: همه جور اثری گذاشته است! از شرمندگی‌های جزئی در زمان عذرخواهی گرفته تا معضلات واقعی. یک­بار، سه کارت اعتباری من پشت‌ سرهم منقضی شد، فقط به این دلیل که پول­ هایم را به‌ حساب بانکی جدیدم منتقل نکرده بودم. من در فرودگاه ایستاده بودم و هیچ راهی برای پرداختِ هزینة پروازِ برگشت به خانه نداشتم.

کوچ: این موارد چه تأثیر دیگری بر شما گذاشته است؟

مراجع: خوب، صادقانه بگویم که این کار، کمی احساس آشفتگی به من می­دهد. منظورم این است که زمانی که نمی­ توانم یک فرم را در زمانی که گفته­ ام ارسال کنم و مجبورم فرم دیگری را درخواست کنم زیرا اصل آن را گم کرده ­ام، باعث می­شوم که بسیار احمق جلوه کنم.

کوچ: خوب، ما کمی دربارة عواقب این کار صحبت کردیم؛ اجازه دهید از زاویه دیگری به موضوع نگاه کنیم - چه چیزی شما را از رسیدگی کردن به این موارد بازمی­دارد؟

مراجع: می­توانم بگویم وقت ندارم، اما فکر نمی­کنم این کاملاً درست باشد. فکر می­کنم بیشتر مربوط به این واقعیت است که من از انجام‌دادن آن­ها بیزارم.

کوچ: چه چیزی در کاغذبازی و کار اداری را دوست ندارید؟

مراجع: آه، مثل این است که تحت کنترل باشم، مانند این است که وقتی ترجیح می­ دهم کار دیگری را انجام بدهم، شخص دیگری من را وادار به انجام تکالیف یا کار دیگری بکند.

کوچ: جالب است، این‌طور نیست؟ آیا این باور درست است؟

مراجع: خب نه، البته که نه؛ در واقع، احتمالاً عکس این باور، صادق است. اگر این کارها را به طور کامل انجام دهم، احتمالاً احساس آزادی بیشتری می­کنم و احساس می­کنم که 10 کیلو سبک­تر شده ­ام - آن‌وقت می­توانم بروم و باوجدان راحت، هر کاری را که می­خواهم انجام بدهم.

 

در اینجا، کوچ بر روی تمرکز و توجهِ مراجع تأثیر می­گذارد، بدون این که به او بگوید چه فکری کند/ چه احساسی داشته باشد/ چه کاری انجام دهد. در نتیجه، مراجع به فرایند یادگیریِ خود می­رسد، و بینش­ و دیدگاه ­های جدیدی دربارة آن موقعیت به دست می­آورد.

 

در این مثال، فرد به‌ احتمال زیاد احساس می­کند که با تحت حمایت قرارگرفتن برای کشف افکار و ایده­ هایش، به صورت متمرکز، به پاسخ­ های خود رسیده است. هرچقدر که افراد، منابع درونی خود را بیشتر آشکار کنند، طبیعتاً انگیزه و رضایت بیشتری را تجربه می­کنند.

 

۵
از ۵
۱۷ مشارکت کننده

جستجو در مقالات

از آخرین آموزش‌ها باخبر شوید

با دنبال کردن صفحه اینستاگرام ما از آخرین اخبار دوره‌ها مطلع شوید.

اینستاگرام ایمپکت

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش